بیزنس کوچینگ واژه ای است که در این چند سال اخیر دستخوش استفاده خیلی از افرادی که شایستگی درک آن را نداشته اند قرار بگیرد .
تعریف حوزه بیزنس کوچینگ و ارتقا کسبوکارها و چالشهای موجود در ایران
- بیزنس کوچها و محتوای تکراری
- نقد تکرار محتوا و نحوه ی ارائه بر اساس تجربیات و جهانبینی شخصی
- ورود افراد ناکارآمد به حوزه بیزنس کوچینگ در ایران
- بررسی افرادی که بدون تجربه و دانش لازم وارد این حوزه شده اند
- عدم وجود رزومه قوی و اجرایی اهمیت داشتن تجربیات اجرایی و محدودیت به محتوای تئوری
- افراطگرایی و تکبعدی بینی بیزنس کوچها
- نقد به افراطگرایی و تکبعدی بینی برخی از بیزنس کوچها
- عدم وجود پروتکل، دستورالعمل و مرجع صنفی بررسی نبود استاندارد و مرجع صنفی برای امکان سنجی، اعتبارسنجی و تأییدیه بیزنس کوچها در ایران
- خلاصه و نتیجهگیری خلاصه و راهکارهایی برای بهبود وضعیت.
مقدمه
حوزه بیزنس کوچینگ و ارتقا کسبوکارها در سالهای اخیر در ایران به یکی از شاخههای مهم و پردرآمد توسعه فردی و سازمانی تبدیلشده است. این حوزه با وعدههایی چون افزایش بهره وری، توسعه سریع، و بهبود مدیریت ، در ظاهر جذابیت زیادی برای کسبوکارها دارد. اما بهخصوص درکشور ایران، چالشهایی وجود دارد که باعث میشوند کسبوکارها بهتدریج از اعتماد به این حوزه دور شوند.در این مقاله به بررسی چالشهایی میپردازیم که باعث کاهش اعتماد بنگاههای اقتصادی به مدرسین کسبوکارها در حوزه بیزنس کوچینگ و عدم موفقیت کسبوکارها در مسیر تکیه به این طیف شده است.
در حوزه بیزنس کوچینگ ایران موضوعات اصلی که مطرح میشوند شامل محتواهای تکراری و غیرعلمی، ورود افراد ناکارآمد، عدم داشتن رزومه اجرایی قوی، تک بٌعدی بینی و افراطگرایی بهاصطلاح بیزنس کوچها، و نهایتاً عدم وجود استانداردها و مراجع صنفی در ایران است.هدف از این مقاله ارتقا دانش و آگاهی در میان کسبوکارها و مدیران است، تا بتوانند با دیدی بیپرده به انتخاب مسیر درست بپردازند و از تلههای احتمالی و تکنیکهایی که باعث وابستگی آنها به هر فرد یا مجموعهای میشود، دوری کنند.با این مقدمه، به بررسی عمدهترین دلایل کاهش وابستگی به این حوزه پرداخته و راهکارهای موثری ارائه میدهیم تا از یک طرف چالشها و معضلات را متوجه شویم و از طرف دیگر بتوانیم به سمت بهبود وپیشرفت حرکت کنیم.
تکراری بودن محتوا
امروزه در عصر اطلاعات، دسترسی به محتوا بسیار آسانتر از همیشه است. اما یکی از چالشهایی که کسبوکارها در حوزه بیزنس کوچینگ وارتقا کسبوکارها با آن روبرو هستند، تکراری بودن محتوا است. بسیاری از بهاصطلاح بیزنس کوچها اغلب محتواهایی را ارائه میدهند که ازبستر اینترنت کپی، ترجمه و یا گردآوریشده است و این مطالب ارائه شده را بیشتر بر اساس تجربیات و جهانبینی شخصیشان به مخاطبین و قربانیان خود ارائه میدهند ؛ درواقع محتوایی که شکلگرفته است، نه بر اساس تحقیقات علمی یا نیازهای واقعی کسبوکارهاست و نه کاربردی وراه حل محور است.
این نوع از محتوای تکراری، نه تنها بهره وری و پیشرفت کسبوکارها را تحت تأثیر قرار نمیدهد، بلکه میتواند اثرات منفی روی استراتژیها و تصمیمات مدیریتی داشته باشد. در بعضی مواقع، راهکارهای ارائهشده ممکن است کاملاً نامرتبط یا حتی مضر باشند. شما نمیتوانید یک فرمول و نسخه جامع و کتابی برای همه نوع کسبوکاری ارائه کنید .
تکنیکهای NLP و استثمار کلاینت
متأسفانه، برخی از این مدرسین در ایران از تکنیکهای NLP (برنامهریزی عصبی-کلامی) بهره میبرند تا کلاینتها را در وضعیتی از جهل و ناآگاهی نگهدارند. این تکنیکها، که اغلب برای ارتقا قدرت فهم و تحلیل استفاده میشوند، در این موارد به شکل منفی کاربرد پیدا میکنندبا القای تصویری از جهل، ضعف و کمبود در اداره امور، این مدرسین تلاش میکنند کلاینتها را در یک چرخه وابستگی و استثمار نگهدارند. هدف از این استراتژی خوراکدهی دیتا و اطلاعات بهمنظور استفاده بیشتر از کلاینت است. این نوع از بیزنس کوچینگ نه تنها به کلاینت ضرر میزند، بلکه بهکل صنعت نیز لطمه میزند.یکی دیگر از مشکلات جدی که کسبوکارها با آن مواجه هستند، عدم وجود معیارهای صنفی یا آکادمیکی معتبر برای بهاصطلاح بیزنس کوچها در ایران است. بهعبارتدیگر، هر فردی با هر سطحی از دانش و تجربه میتواند خود را بیزنس کوچ معرفی کند، بدون آنکه نیازی به امکانسنجی، اعتبارسنجی یا حتی تأییدیه ی صنفی داشته باشد. درست مانند این است که فردی بامطالعه چند کتاب ادعای پزشک یا مهندس بودن نماید.
این کمبود معیارها از یک سو باعث میشود که کیفیت خدمات ارائهشده به کسبوکارها متفاوت و ناپایدار باشد.از سوی دیگر، این امر موجب ایجاد فضایی برای استفاده نادرست از نیازها و فرصتهای کسبوکارها و بیاعتمادی آنها به بیزنس کوچ ها میشود.لزوم تعریف معیارهایی علمی و پیگیری جدی از طرف مراجع صلاحیتی در این حوزه بهشدت احساس میشود، تا از ورود افراد ناشایست و همهچیزدان و اغواگر به این حوزه جلوگیری شود، درنتیجه اطمینان حاصل شود که راهکارهای ارائهشده برای کسبوکارها واقعاً مفید و کارآمد هستند
تمایل به ژرفاهنگی و ادعای همهدانی
یکی از خطاهای رایج در میان برخی مدرسین کسبوکارها در ایران، تمایل به ژرفا هنگی و ادعای همهدانی است. این افراد بهطور معجزهآسا خودشان را علامه دهر میدانند، همه نوع درد و مرضی را درمانمیکنند و در مخیله خود پنداشتهاند که در همه زمینهها از اقتصاد تا مدیریت و حتی جوانه افکنی کسبوکار، توانمندی برتری دارند.
بهجای تمرکز بر یک یا چند حوزه خاص که تخصص واقعی در آنها دارند، این مدرسین تلاش میکنند به همهچیز پاسخ دهند. این امر موجب میشود که کلاینتها با مجموعها ی از اطلاعات کلی، ناقص، مغلوب و گاها اشتباه مواجه شوند، که برای کسبوکارها هزینههای جدی را ایجاد میکند.
توجه به تخصص و تمرکز بر موضوعات محدودتر، هم به افزایش کیفیت خدمات کمک میکند و هم میتواند به کلاینتها کمک کند تا به اهداف واقعی خود برسند بدون آنکه در جزئیات نامرتبط گم شوند.
واقعیتهای پنهان پشت نمای تجاری
نکته دیگر اینکه علیرغم ویترینهای درخشان و ادعاهای بلند پروازانه، بسیاری از مدرسین کسبوکارها در ایران دارای چهرهای دیگر در پشت پرده هستند. اغلب این افراد، علیرغم ادعاهای علنی خود، دارای دستاوردهای ناچیز یا حتی شکستهای متوالی در حوزه تخصصی و حتی زندگی شخصی خود هستند. دائما اصرار دارند که چهره موجه و عامهپسندی از خود ارائه کنند و مترصد این هستند که شمارا پولدار کرده و کسبوکارتان را نجات دهند! گویی که فرشته نجات شما هستندبا ارائه یک تصویر موفقیت و ثروت که اغلب فریبنده است مدرسین در تلاش هستند تا مخاطبینشان را به دام انداخته و با استفاده از ابزارهای مختلف اشرافی گری، آنها را در یک هالهای مبهم از خود و دوراندیشی بیپایان نگهدارند.یک چنین تصویر فریبنده میتواند مخاطبین را به فکر انداخته که تنها راه موفقیت، پیروی از این مدرسین است، درحالیکه واقعیت اغلب چیز دیگری است. این امر برای کسب وکارها واقعاً خطرناک است، چراکه زمان، انرژی و منابع آنها ممکن است بدون بازدهی معقولی صرف شود.در دنیای کسبوکار، موفقیت بسیار به انتخاباتی که میکنیم بستگی دارد. از انتخاب مدرس گرفته تا مشاوران درزمینه صادرات، همگان نقش مهمی در مسیر موفقیت یا شکست کسبوکار دارند. متاسفانه، در کشوری مانند ایران که معیارها و استانداردهای صنفی محدود یا ناموجود هستند، این انتخابات به یک چالش بزرگ تبدیل میشوند. شما با اندکی تحقیق و جستجو و پرورش الگوهای خودآموزی و استقلال به هیچگونه وابستگی به این افراد احتیاج ندارید.
تکنیکهای فریبنده مثل NLP، ادعاهای بلندپروازانه، و نبود اعتبار صنفی میتوانند بهسرعت ما را از مسیر درست منحرف کنند. این موارد نه تنها در بهاصطلاح بیزنس کوچینگ بلکه در موارد مدرسین کسبوکار و مشاورین صادراتی نیز بهوفور دیده میشود. از تکنیکهای NLP برای ایجاد تصویر مثبت از خود، گرفته تا نداشتن رزومههای قوی یا عدم درک کامل از جزئیات صادرات، همگان میتوانند باعث ایجاد مشکلات جدی برای کسبوکارها شوند.
به همین دلیل، انتخاب دقیق و مراقبتی در این زمینهها بسیار حیاتی است. باید بهجای اعتماد سرسری به ادعاها و تظاهرات، سوابق کاری، توانمندیها و نظرات سایر کلاینتها را بررسی کرد. هر چه با دقت تر و هوشمندانهتر انتخاب کنیم، احتمال موفقیت در کسبوکار بیشتر میشود.
درنهایت، همیشه باید به یاد داشت که انتخاب یک مشاور یا مدرس، تأثیر زیادی بر آینده کسب و کار ما دارد. پس از آنکه انتخاب کردیم، باید بهصورت مداوم و مرتب تاثیرات و نتایج را ارزیابی کنیم تا مطمئن شویم که در مسیر درستی قرار داریم. اگر متوجه شدیم که انتخابات اولیه ما مناسب نبوده است، باید بلافاصله اقدام به تغییر و یا جایگزینی کنیم.دراین حوزه، هر تاخیری ممکن است به کسبوکار ضرر جدی وارد کند.
این اصل نه تنها برای بهاصطلاح بیزنس کوچینگ بلکه برای انتخاب مدرسین کسبوکار و مشاوران صادراتی نیز صادق است. برای موفقیت در هرکدام از این حوزهها، نیاز به یک تیم متخصص و معتبر داریم که نه تنها دارای دانش تئوریک کافی است، بلکه تجربههای عملی و موفقیتهای اثبات شده در عرصه مرتبط را هم دارا باشد.درنهایت، باید بفهمیم که هیچ مشاور، مدرس یا بهاصطلاح بیزنس کوچی نمیتواند جادویی ایجاد کند. موفقیت در کسبوکار نیاز به تلاش، پیگیری و تصمیمگیری درست دارد، و این فرد یا افراد میتوانند تنها یکی از ابزارهایی باشند که ما در این مسیر استفاده میکنیم.با توجه به مشخصات و ویژگیهای منفی بهاصطلاح بیزنس کوچها، مدرسین، و مشاورین کسبوکار صادراتی در ایران که ذکر کردیم، برای اجتناب از خالی شدن جیبتان و قربانی و گرفتار شدن در دام این افراد، راهکارهای زیر را میتوان پیشنهاد داد:
۱. تحقیق دقیق: قبل از انتخاب مشاور یا مدرس، تحقیقاتی دقیق انجام دهید و نظرات دیگران را بشنوید.
۲.آموزشهای آنلاین: بهرهگیری از منابع آنلاین معتبر به جای اعتماد کورکورانه به یک مدرس یا مشاور.
۳. اتحادیهها و سازمانها: عضویت در اتحادیهها یا سازمانهای حرفهای معتبر میتواند برای ارزیابی کارایی مدرسین یا مشاورین مفید باشد.
۴.گواهینامه و مجوزها: از مشاورین یا مدرسینی استفاده کنید که مجوزهای معتبر و معیارهای علمی را رعایت کرده اند.
۵. اعتمادبهنفس و تصمیمگیری: از ابزارهای کوچینگ و مشاوره برای تقویت اعتمادبهنفس و تصمیمگیری بهرهمند شوید، نه برای وابستگی به یک شخص.
۶. احتیاط از دام هیپنوتیزم: از مدرسین یا مشاورینی که تکنیکهای مؤثر برای اصلاح باورها و تصمیمات استفاده میکنند، دوریکنید.
۷. معیارهای مشخص: برای ارزیابی کارایی و نتایج عملی، معیارهای واضح و قابل اندازهگیری تعیین کنید.
۸. تجربه و تخصص: به دنبال افرادی باتجربه عملی و تخصص درزمینه موردنیاز خود باشید، نه کسانی که در همهچیز “خبره” معرفی میشوند.
از این راهکارها میتوانید برای یافتن یک مشاور یا مدرس معتبر و مؤثر بهرهمند شوید.
نگارنده :مصطفی طاهری پژوهشگر بازرگانی خارجی و تجارت بین الملل
این محتوا ادامه دارد …